توضیحات
کوچینگ چیست؟
ما در دنیایی زندگی می کنیم که به سرعت در حال تغییر است، این تغییر در تمام جنبه های زندگی قابل لمس و مشاهده است همینطور که جلو می رویم تمام کارها تخصصی تر و حرفه ای تر می شوند، برای هر شغلی نیازمند تخصص کامل در آن شغل هستیم تا بتوانیم به بهترین حالت آن را انجام دهیم، کوچینگ یا مربی گری یعنی یک همراهی برای حرفه ای شدن در یک تخصص ویژه، کوچینگ در هر حرفه و شغلی اگر درست انجام پذیرد نتیجه ای بسیار شگرف خواهد داشت و خروجی آن فردی است که به تمام جنبه های آن حرفه تسلط خواهد داشت.
کوچینگ معامله گری چیست؟
در پاراگراف قبلی به مفهوم کوچینگ آن گونه که می پسندم اشاره کردم، کوچینگ را مربی گری بی چون چرا برای یادگیری یک حرفه خاص دیدم، مربی گری معامله گری یعنی شما با همراهی فردی که تسلط کافی به معامله گری دارد به تمام جنبه های این حرفه اشراف پیدا کنی، آن را کامل بشناسی آن را با گوشت استخوان خود لمس کنی، نقاط ضعف و قوت خود را در موجه با شرایطی که احتمالا در طی معاملات برایت پیش می آید بشناسی بدانی به کدام روش با موارد فوق رفتار کنی تا کمترین آسیب و بیشترین نفع را ببری، کوچینگ معامله گری یک دید عمیق و متفاوت به معامله کردن در بازار است که نتیجه اش یک معامله گر واقعی است که بازار را خوب می شناسد هیجان زده نیست، نا امید هم نمی شود به درک کامل از بازار رسیده و می داند چگونه باید در هر بازاری خود را به سود برساند.
دوره کوچینگ معامله گری با نادر رمضانی
فکر می کنم دیگه از کلمات قلمبه خسته شده باشی، من که خسته شدم دوست دارم باهات صمیمی تر و عادی تر از آنچه تا الان خواندی صحبت کنم پس با دقت حرفهایم را بخوان چون باید با هم سفر کنیم کوتاه اما عمیق.
در مورد شهراد صادقی هر چیزی که می دونی یا نمی دونی رو رها کن، اینجا خودم دست به قلم شدم که بهت بگم چرا و چجوری این دوره رو تهیه کردم و هدفم چیه از این که می خوام یه همچین ریسک بزرگی بکنم.
من نادر رمضانی هستم، مدیر ساشت مستر سیگنال، مدرس بازارهای مالی و موسسات خصوصی و نیمه خصوصی در زمینه ترید، تحلیل و متاورس سال ها تلاش کردم در بازارهای مختلف چرخیدم زیان های بسیاری کردم و سود های زیادی هم نصیبم شد تا به تجربه به من ثابت شد باید یک استراتژی شخصی داشته باشم.
با تلاش های زیاد استراتژی های مختلف رو یاد گرفتم دوره های آموزشی زیادی رو طی کردم، در طی آموزش هم شکست خوردم کوچیک و بزرگ و هم برنده شدم من واقعا در بازار مالی پوست انداختم و درک کردم یک استراتژی مدون داشتن راه نجات منه….
استراتژی مدون؟!
واقعا استراتژی مدون یعنی چی؟ بله باید یک جا با یک منطقی بخریم بدونیم چقدر حد زیان داریم و حد سودمون چقدره خلاصه باید از قبل بدونیم چقدر زیان می کنیم در کنارش فقط اگر تاییدیه استراتژی رو داشته باشیم می تونیم به موقیعت معاملاتی مون ورود کنیم و…
همه اینها یک استراتژی مدون است، اما خیلی اذیتت نمی کنم همین حالا برو یوتیوب بزن استراتژی 1000 تا کمتر اگر آمد، اما من یک سوال مهم ازت بپرسم با این که استراتژی هست و در ظاهر هم استراتژی ها سود ده هستن پس چرا اوضاع اکثر افراد در بازار مالی از نظر سود دهی جالب نیست؟؟؟
دروغ، فریب یا رویا
هیچ کدام، جواب همینه هیچ کدومشون نیست…
همه کسانی که استراتژی هایی دارند که مدعی هستند سود ده است واقعا دروغ نمی گویند شاید بزرگنمایی کنند ولی اکثرا حقیقت رو میگن، اما مشکل جای دیگه ای هست که اصلا بهش فکر نکردن.
اونها می دونن استراتژی خوبی دارن اما از زیان کردن می ترسن، اونها می دونن استراتژی خوبی دارن اما بهش اطمینان کامل ندارن، اونها می دونن استراتژی خوبی دارن ولی بازار غلطی رو تشخیص دادن و البته بخش عمده ای از افراد نمی دونن استراتژی خوبی دارن یا نه لذا بهش وفا دار نیستن…
اینها که همش شد چالش؟؟!!!
الان پیش خودت میگی اینها همش شد چالش معامله گری، راه حل چی شد؟؟ دقیقا مسئله من همین جا بزرگ شد من سالها دویدم تا به نقطه ای برسم که برای خودم استراتژی تدوین کنم موفق هم بودم استراتژی ام جواب میداد مشکلی از این نظر نداشتم اما بازار هنوز هم من رو گول میزد.
من در 4 سال اخیر رشد قابل توجهی در معامله گری و رشد حساب هام داشتم اما بازم نقاطی بود که من گیج می شدم و استراتژی ام رو فراموش می کردم درست شنیدی من با حدود 12 سال سابقه بازم گیج می شدم اینجا بود که درک نمی کردم مسئله من چیه، چرا باید ذهنم آنقدر من رو از هدفم دور کنه، چرا با داشتن یک استراتژی باز هم گیج می شم؟؟
مطالعه، آموزش کلید راه من
شروع به مطالعه درباره ذهن انسان کردم، شروع به مطالع در مورد معامله گری کردم خیلی مسیر برام شفاف بود اما باز یک گپ وجود داشت، واقعا نیاز داشتم این گپ رو یه طوری پر کنم نمی دونستم این گپ چیه؟
تا اینکه متوجه شدم باید مربی داشته باشم، گپی وجود نداشت فط یک نفر باید به من مسائلی که خیلی شفاف بود اما در حین معاملات برام گیج کننده می شد رو گوش زد می کرد، من وقتی خودم رو از بیرون نگاه می کردم متوجه این موضوع می شدم که موضوع گیج کننده ای وجود نداره اما وسط میدون مبارزه با بازار درک این موضوع به شدت سخت می شد.
به هر حال من استراتژی داشتم مشکلی از این نظر نداشتم و شروع به نگارش عمیق در مورد معاملاتم کردم با کمک یک دوست خیلی خوب این نوشته ها رو جمع کردم و تحلیل کردم.
در زمان نگارش حال و احوالم در حین معاملات، و پیدا کردن نقاطی که من رو گیچ می کرد، متوجه شدم دیگه گیج نمی شم و اون دوست خوب واقعا کمک شایانی به من کرده بود.
راه حل…
راه حل ثابت و عریان جلوی من ایستاده بود، من به کمک یک دوست خوب مربی معامله گری خودم شدم فهمیدم کجا دارم کج میرم، چه حالی دارم باید درستش کنم، کجا طمع زیادی دارم و کجا بیخودی می ترسم خلاصه در طی 6 ماه کلا نتایجم تغییر کرد، این رو قبلا هم گفتم من 4 تا 5 ساله که کلا سود ده هستم اما اون 6 ماه و بعد از اون کلا همه چیز عوض شد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.